طلاق زن بدون دلیل

طلاق زن بدون دلیل در قانون کشور ما عملا امری نشدنی و محال است.

اگر چه در زندگی مشترک، زن و مرد با امید به ساختن آینده‌ای روشن و شاداب قدم به عرصه ازدواج می‌گذارند، اما گاهی واقعیت‌های زندگی به گونه‌ای رقم می‌خورد که تحمل شرایط موجود برای یکی از طرفین غیرممکن می‌شود.

در این میان، زن ممکن است بخواهد دعاوی طلاق را مطرح سازد، اما بدون وجود دلایل محکمه‌پسند و رضایت شوهر، این مسیر برای او هموار نیست.

تنها در صورت اثبات عسر و حرج یا تأکید بر شروط خاصی که در ضمن عقد به امضای شوهر رسیده، امکان درخواست طلاق و مطرح نمودن دعاوی خانواده برای زن فراهم می‌شود.

این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که در نظام حقوقی، جدایی نه تنها یک تصمیم شخصی، بلکه نیازمند مستندات قانونی و احترام به حقوق طرفین است.

در این راستا، مشاوره‌های حقوقی این مطلب می‌تواند راهگشای زنانی باشد که به دلایل مختلف در پی جدایی هستند و می‌خواهند از حقوق خود به درستی آگاه شوند.

درخواست طلاق از سمت زن چگونه است؟

طلاق زن بدون دلیل در نظام حقوقی کشور ما با موانع و چالش‌های خاصی همراه است.

در حالی که مردان می‌توانند به سادگی و بدون ارائه دلایل مشخص، همسر خود را طلاق دهند، زنان برای آغاز این فرآیند نیازمند ارائه دلایل مستند و محکمه‌پسند هستند.

دلایل طلاق زوجه

عسر و حرج از دلایل طلاق زوجه محسوب می‌شود که ممکن است از طریق عدم رعایت حقوق زناشویی، خشونت یا بی‌توجهی به نیازهای عاطفی و فیزیکی زن بروز کند.

در صورت برخورداری از حق طلاق، زنان می‌توانند با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، درخواست خود را ثبت و پیگیری نمایند.

این روند به روشنی نابرابری‌های موجود در نظام حقوقی و اجتماعی را نمایان می‌سازد و زنان را در موقعیتی دشوار و بحرانی برای رهایی از روابط نامناسب قرار می‌دهد.

فرآیند درخواست طلاق از سوی زن

این فرآیند در دادگاه  سه مرحله را به همراه دارد که هر مرحله به دقت و با توجه به حقوق طرفین انجام می‌شود.

ابتدا، زن با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، دادخواست طلاق خود را ثبت می‌کند.

این دادخواست به دادگاه بدوی ارسال می‌شود.

پس از ارزیابی و صدور حکم در دادگاه بدوی، اگر یکی از طرفین به نتیجه نهایی معترض باشد، می‌تواند در مدت ۲۰ روز نسبت به آن اعتراض کند.

در صورت وجود اعتراض، پرونده به دادگاه تجدید نظر منتقل می‌شود.

سپس در آنجا رسیدگی مجدد بدون حضور طرفین و فقط از طریق تبادل لوایح صورت می‌گیرد.

پس از صدور حکم در این مرحله نیز، طرفین فرصت دارند تا ۲۰ روز به رای صادره اعتراض کنند.

اگر این اعتراض به دیوان عالی کشور ارجاع شود، به آن فرجام‌خواهی گفته می‌شود.

در نهایت، پرونده طلاق به این مرجع عالی ارسال خواهد شد.

به همین دلیل، روند رسیدگی در انواع طلاق غیرتوافقی، چه به درخواست مرد و چه به درخواست زن، به مراتب طولانی‌تر از طلاق‌های توافقی خواهد بود.

مگر آنکه هیچ یک از طرفین به حکم دادگاه بدوی اعتراضی نداشته باشند.

طلاق زن بدون دلیل امکان پذیر است؟

در نظام حقوقی خانواده، زن برای درخواست طلاق نیازمند ارائه دلایل مستند و قانع‌کننده است.

اساسا طلاق زن بدون دلیل امری باطل و نشدنی است.

چرا که بدون وجود دلیل معتبر یا حق قانونی، توانایی جدایی از شوهر را نخواهد داشت.

از جمله این دلایل می‌توان به اثبات یکی از شروط دوازده‌گانه ضمن عقد ازدواج اشاره کرد که در صورت امضای مرد، امکان پیگیری قانونی آن وجود دارد.

اثبات عسر و حرج در زندگی مشترک، به معنای شرایطی دشوار و غیرقابل تحمل برای زن، از دیگر راه‌های قانونی برای درخواست طلاق است.

در صورتی که زن وکالت در طلاق از سوی شوهر داشته باشد، می‌تواند به‌عنوان حق قانونی خود از این امکان بهره‌برداری کند.

این موارد به زنان این امکان را می‌دهد تا در مواجهه با شرایط سخت و غیرقابل تحمل، از حقوق خود دفاع کنند.

البته اگر زن حق طلاق را داشته باشد یا به شدت از زندگی مشترک خود کراهت داشته باشد، می‌تواند با بخشیدن مهریه‌اش به همسر، درخواست جدایی کند.

این کراهت باید به‌قدری عمیق باشد که زندگی مشترک را غیرممکن سازد.

در نهایت، تصمیم نهایی به عهده قاضی پرونده خواهد بود.

صرف ابراز نارضایتی یا بخشش مهریه به تنهایی نمی‌تواند ضامن موفقیت در درخواست طلاق باشد، بلکه نیازمند شرایط و شواهد قابل قبولی است.

مصادیق عسر و حرج

در دنیای پیچیده روابط زناشویی، زمانی که مرد به دلیل اعتیاد، بیماری‌های لاعلاج یا حتی رفتارهای خشونت‌آمیز، ازخودش نشان می‌دهد.

یا زنی که تحت فشار و سختی‌های بی‌پایان قرار دارد، حق دارد به دنبال راهی برای فرار از این وضعیت باشد.

عدم برقراری رابطه جنسی برای مدت طولانی، عدم تأمین نفقه، ازدواج مجدد بدون اجازه و همچنین توهین و کتک زدن، همگی نشان‌دهنده این است که ادامه زندگی مشترک به یک چالش و عذاب تبدیل شده است.

اگر مرد به خاطر رفتارهای غیرقانونی به زندان محکوم شود یا به دلیل خیانت به همسرش آسیب روحی جدی وارد کند، این موارد به وضوح می‌تواند به عنوان دلایل موجهی برای درخواست جدایی مطرح شود.

دوری طولانی‌مدت زوجین و عدم توجه به نیازهای عاطفی و جسمی زن، سبب می‌شود که او احساس تنهایی و ناامیدی کند.

در چنین شرایطی، قاضی با تایید سختی‌ها و مشقات زن،درخواست طلاق گرفتن زن بدون دلیل را می پذیرد.

همچنین می‌تواند به او اجازه دهد تا از این قفس رهایی یابد و زندگی جدیدی را آغاز کند.

سخن پایانی

در این مطلب به این نکته رسیدیم که طلاق زن بدون دلیل، عملی غیرممکن است.

او تنها در صورتی می‌تواند درخواست جدایی کند که به یکی از دوازده شرط ضمن عقد استناد نماید یا عسر و حرج خود را در زندگی زناشویی ثابت کند.

همچنین، در صورتی که حق طلاق را در اختیار داشته باشد، می‌تواند به این مسیر قدم گذارد.

وقتی زن و مرد با عقد نکاح به زندگی مشترک وارد می‌شوند، ممکن است در میانه راه با چالش‌هایی روبرو شوند که آنها را به اتخاذ تصمیم جدایی وادار کند.

عسر و حرج به شرایطی اطلاق می‌شود که ادامه زندگی مشترک برای زن را دشوار و ناگوار می‌سازد.

از جمله این شرایط می‌توان به عدم تأمین نیازهای اولیه، اعتیاد همسر، و آزارهای روانی و جسمی اشاره کرد.

فقدان رابطه عاطفی و جنسی مناسب و بی‌توجهی به نیازهای روحی و جسمی زن، می‌تواند او را در دنیایی از تنهایی و بی‌ارزشی غرق کند.

مواردی همچون خیانت، عدم پرداخت نفقه یا ازدواج مجدد همسر بدون رضایت، به مرور زمان زخم‌های عمیق روحی را به وجود می‌آورد.

این عوامل ممکن است زن را به نقطه‌ای برساند که برای حفظ عزت نفس و آرامش روانی، جدایی را انتخاب کند.